جدول جو
جدول جو

معنی تبخال افتادن - جستجوی لغت در جدول جو

تبخال افتادن
رجوع به تبخال و تبخاله و تبخاله افتادن و دیگر ترکیبهای تبخال شود
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تبخاله برآوردن. تبخاله زدن. تبخاله دمیدن:
تبخاله ترا بر لب شیرین ز تب افتاد
بر رشتۀ جانم گرهی بوالعجب افتاد.
آصفی (از آنندراج).
رجوع به تبخال و تبخاله و دیگر ترکیب های این دو شود
لغت نامه دهخدا
(مَ ثَ)
پیشانی به خاک مالیدن. به زمین افتادن.
لغت نامه دهخدا
تصویری از بخاک افتادن
تصویر بخاک افتادن
پیشانی بخاک مالیدن، اظهار عبودیت کردن
فرهنگ لغت هوشیار